وادی خاموشان . [ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گورستان . (ناظم الاطباء). قبرستان . (یادداشت مؤلف )
: عاقبت منزل ما وادی خاموشان است
حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز.
حافظ (دیوان چ قزوینی - غنی ص 179).
دیدم زمیی چو دیگ جوشان
بی توشه چو وادی خموشان .
مکتبی .
|| جای بی سکنه و بی آواز. (یادداشت مؤلف ). || ظاهراً نام جایی اساطیری است و بعدها حافظ آن را به معنی گورستان نقل کرده است . و حالا در تداول عامه جایی را که مردم آن ساکت نشسته اند گویند: مثل وادی خاموشان . (از یادداشتهای مؤلف ).