وادی سپر. [ س ِ پ َ ] (نف مرکب ) بیابان نورد. طی کننده ٔ بیابان . وادی گذار. بیابان گذار
: یکی کره چون کوه وادی سپر
به صحرا بپوید چو مرغی بپر.
فردوسی .
ما و خاک و پی وادی سپران کز تف و نم
آهشان مشعله وار و مژه سقا بینند.
خاقانی .
|| آن که بر بالای دره میرود. (ناظم الاطباء).