گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وارون شدن نویسه گردانی: WʼRWN ŠDN وارون شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) برگشتن . واژگون شدن . || دگرگون شدن . تغییر کردن : بنده ٔ ترکان شدند بار دگرنجم خراسان چو نخل وارون شد. ناصرخسرو.ز خشم تو وارون شود خصم والاز عفو تو والا شود بخت وارون .سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود