واضح کردن
نویسه گردانی:
WʼḌḤ KRDN
واضح کردن . [ ض ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آشکار کردن . هویدا کردن . ایضاح : لحب الطریق لحباً، واضح و روشن کرد راه را. (منتهی الارب ). || ثابت و روشن کردن . || از تیرگی و ابهام دور ساختن .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.