وانمود کردن
نویسه گردانی:
WʼNMWD KRDN
وانمود کردن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به دروغ نمودن . نشان دادن ناحقی بجای حق . ارائه ٔ باطلی بجای صوابی . چنان نشان دادن در حالیکه چنان نیست . (یادداشت مرحوم دهخدا): تخادع ؛ خود را فریب خورده وانمود کردن و فریب نخوردن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.