ؤام
نویسه گردانی:
WʼM
ؤام . [ وِ آ ] (ع مص ) موأمة. سازواری نمودن کسی را یا مباهات کردن با وی . در مثل گویند لولا الوئام لهلک الانام ؛ یعنی اگر موافقت در میان مردم نبودی از جدال و خلاف هلاک شدندی یا مردم که کارهای نیکو و پسندیده میکنند نه از سرشت و سیرت است بلکه از راه مباهات و تشبیه به نیکوکاران و بلندهمتان . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
وام دهنده . [ دِ/ دَ هََ دَ / دِ ] (نف مرکب ) که وام دهد. وامده .
وام گزاردن. (گُ دَ) (مص م .) پرداختن وام و بدهی. فرهنگ فارسی معین.
وام دهندگی . [دِ / دَ هََ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) عمل وام دهنده .
هشتاد سال از برقراری رابطه رسمی دیپلماتیک بین ایران و ژاپن میگذرد. اما از قرنها پیش از آن، ژاپنیها از طریق متون چینی با امپراطوری ایران و فرهنگ و ت...
یوزپلنگ آسیایی یا یوزپلنگ ایرانی (نام علمی: Acinonyx jubatus venaticus) یک زیرگونهٔ بهشدت خطر در معرض انقراض از یوزپلنگ است که اکنون تنها چند ده قلاد...