اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ورع

نویسه گردانی: WRʽ
ورع . [ وَ ] (ع مص ) وَرَع . وَراعَة. وَروع . وُروع . پرهیزگار گردیدن و بازایستادن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به وراعة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
صبر زرد گیاهی داروئی بومی مناطق ساحلی جنوب ایران در جنگهای باستانی برای ترمیم و ضدعفونی زخمها استفاده میگردیده است.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.