وصوصة
نویسه گردانی:
WṢWṢ
وصوصة. [ وَص ْ وَ ص َ ] (ع مص ) به وصواص نگریستن . (منتهی الارب ). از وصواص نگاه کردن . (اقرب الموارد). || چشم گشادن سگ بچه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تنگ بستن زن روی بند خود را (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)، بطوریکه جز چشمهای او پیدا نباشد. (اقرب الموارد). || چشم تنگ کرده نگریستن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
وسوسه نهادن . [ وَس ْ وَ س َ / س ِ ن ِ/ ن َ دَ ] (مص مرکب ) ایجاد وسوسه در دماغ . (فرهنگ فارسی معین ) : چون قیصر آرمانوس به ولایت خودرسید شی...