وضع کردن
نویسه گردانی:
WḌʽ KRDN
وضع کردن . [ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ایجاد کردن . اختراع نمودن . قرار دادن . نهادن .
- وضع کردن بیضه ؛ تخم نهادن .
|| کاستن . کم کردن . منها کردن .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
پساج کردن pasâj-kardan (سغدی: patsâc) (نگاه کنید به وضع= پدید آوردن) **** فانکو آدینات 09163657861