اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وفاداری

نویسه گردانی: WFADʼRY
وفاداری . [ وَ ] (حامص مرکب ) درستی و صداقت و راستی و نمک به حلالی . (ناظم الاطباء). در دوستی ، زناشوئی یا خدمت به مردم صادق و صمیمی بودن . صاحب وفا بودن . وفادار بودن :
آمدیم اندر تمامی داستان
وز وفاداری ّ جمع راستان .

مولوی .


دل منه بر دنیی و اسباب او
زآنکه از وی کس وفاداری ندید.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.