گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وفا شکستن نویسه گردانی: WFA ŠKSTN وفا شکستن . [ وَ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) نقض عهد کردن . پیمان شکستن : چو گویی به سوگند پیمان کنم که هرگز وفای تو را نشکنم .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود