اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ولایت گیر

نویسه گردانی: WLAYT GYR
ولایت گیر. [ وَ / وِ ی َ گی ] (نف مرکب ) ولایت گیرنده . تسخیرکننده ٔ ولایت . ولایت ستان :
من چو شیر جوان ولایت گیر
جای من کی رسد به روبه پیر؟

نظامی .


دو ملک زاده ٔ بلندسریر
این جهانجوی و آن ولایت گیر.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.