اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ولایت گیری

نویسه گردانی: WLAYT GYRY
ولایت گیری . [ وَ / وِ ی َ گی ] (حامص مرکب ) عمل و شغل ولایت گیر : او خود به ولایت گیری رفته بود. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 3). و او به ولایت گیری به اصفهان رفته بود. (سندبادنامه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.