گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ول گردیدن نویسه گردانی: WL GRDYDN ول گردیدن . [ وِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) ول گشتن . هرزه گردی کردن . آواره بودن . بیکار بودن . دنبال کاری نرفتن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود