ولی
نویسه گردانی:
WLY
ولی . [وَل ْی ْ ] (ع اِمص ) نزدیکی . (منتهی الارب ). قرب . (اقرب الموارد) (کشاف اصطلاحات الفنون ). || (اِ) باران بعدِ باران وسمی . (منتهی الارب ). باران پس ازباران یا پس از وسمی . (اقرب الموارد). || نزدیک : داره ولی داری ؛ قریب منه . (اقرب الموارد). || (مص ) بعدِ وسمی باریدن باران . (منتهی الارب ). || نزدیک شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج المصادر). || حصول دومی پس ازاولی بدون فاصله . (اقرب الموارد). پی درپی درآمدن .
واژه های همانند
۸۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ولی آباد. [وَ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان زهرا از بخش بوئین شهرستان قزوین واقع در 3 هزارگزی راه عمومی ، دارای 267 تن سکنه . رجوع به فرهنگ...
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز. موقع آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ آن 159 تن . آب آن از چشمه و قنات و ...
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و سردسیری است . سکنه ٔ آن 150 تن ....
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان طارم بالا از بخش سیردان شهرستان زنجان .سکنه ٔ آن 128 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
ولی آباد. [ وَ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرم آباد شهرستان تنکابن .سکنه ٔ آن 300 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهستان بخش کلاردشت شهرستان نوشهر.سکنه ٔ آن 280 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلگه افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان .سکنه ٔ آن 384 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان .سکنه ٔ آن 100 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز. سکنه 159 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خنانان شهرستان رفسنجان در 39 کیلومتری خاور رفسنجان و 12 کیلومتری شمال شوسه ٔ رفسنجان به کرمان . ...