ولی گرداندن
نویسه گردانی:
WLY GRDʼNDN
ولی گرداندن . [ وَ گ َ دَ ] (مص مرکب ) ولی گردانیدن . ولی کردن . || ولی عهد کردن . جانشین ساختن : چون الب ارسلان ... کشته شد... پیش از واقعه ملکشاه را برگزیده بود و ولی و وصی خود گردانیده . (سلجوقنامه ٔ ظهیری چ خاور ص 29 از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.