اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وند

نویسه گردانی: WND
وند. [ وَ ] (اِ) آوند. آب وند. ظرف و اناءمانند کاسه و کوزه و طبق و امثال آن . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). || (پسوند) چون در آخر کلمات درآید افاده ٔ معنی «مند» کند، چون : بیدادوند، پولادوند، خداوند، خردوند. (انجمن آرا) (آنندراج ). صاحب و مالدار. (برهان ). پسوندی است دال بر معانی ذیل :
الف ) خداوندی و صاحبی : دولت وند. ب ) شباهت : خداوند.فولادوند. پولادوند. ج ) در آخر اسماء امکنه درآید: دماوند. نهاوند. در زبانهای باستانی ایران از ونت ۞ مفهوم دارنده برمی آید، درست مانند «مند» (در کلمات آبرومند و نیرومند و خردمند). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین از هرمزدنامه ص 353، 354).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
شمس الدین وند. [ ش َ سُدْ دی وَ ] (اِخ ) نام ایلی کرداز طوایف پشتکوه . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 70).
سراج الدین وند. [ س ِ جُدْ دی وَ ] (اِخ ) نام تیره ای از طایفه ٔ یاراحمدی هفت لنگ . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 73).
قلعه زین وند. [ ق َ ع َ زین وَ ] (اِخ ) از دههای اشرف . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 167).
ده فیروزه وند. [ دِه ْ زِ وَ ] (اِخ )دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در6هزارگزی شمال نورآباد. دارای 360تن سکنه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ابوالفضل ظهره‌وند (زادهٔ ۱۳۳۸ تهران) سیاستمدار، دیپلمات و نظریه‌پرداز عقیدتی-سیاسی اهل ایران است. او در سمت‌های مختلف از جمله معاون دبیر شورای عالی ام...
بی شبه و ند. [ ش ِ هَُ ن ِدد ] (ص مرکب ) (از: بی + شبه + و + ند) بی مثل و مانند. رجوع به شبه و ند شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۵/۱۲/۰۹
0
1

در مقایسه پسوندهای وند و مند بدین نتیجه می رسیم که در آنها تبدیل "و" به "م" اتفاق افتاده است. این تبدیل در کلمه پهلوی آمتن از آوَ-تن (از ریشه اَوَ اوستایی= آمدن ) هم اتفاق افتاده است. ظاهراً این تبدیل تا کنون مورد توجه قرار نگرفته است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.