وول
نویسه گردانی:
WWL
وول . (اِ) در تداول ، جنبش . حرکت . || در هم تپیدن . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ول گردی کردن . [ وِ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ،هرزه گردی کردن . آواره بودن . بیکاربیکار راه رفتن .
ول خرجی کردن . [ وِ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پول خود را بیهوده خرج کردن . اسراف کردن در هزینه .