گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ویدا شدن نویسه گردانی: WYDʼ ŠDN ویدا شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کم شدن . کاستن : امیرا جان شیرین برفشانم اگر ویدا شود یکبارگی عمر ۞ . دقیقی (از صحاح الفرس ).رجوع به ویدا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. ویدا ۱۳۹۰/۱۰/۲۹ 0 0 سلام من معنی نام ویدا رو تو کشورهای دیگه جستجو کردم اونا بسیار زیباترند کاش در فرهنگ لغت ما با توجه به کاربرد اونها استفاده بشه.ممنونم برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود