اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ها

نویسه گردانی: HA
ها. (صوت ) در مواردی «ها» به معنی بنگر، ببین ، بهوش باش و مانند اینها به کار میرود که در این صورت از اصوات تنبیه و تحذیر به شمار میرود و ممکن است مخفف هان باشد، چنانکه صاحب نهج الادب در ذیل حروف تنبیه پس از ذکر هان آرد: «ها چون هادرویش ۞ و می تواند که ها بخصوصه مخفف هان بود که هم برای این معنی آید، چنانکه هادوری ۞ به معنی گدای مبرم یعنی شخصی که دوری از او بهتر است ، در محل تخصیص و آگاه کردن مستعمل شده اولاً بعد از آن به معنی گدای مبرم آمده ۞ مجازاً. اثیر اخسیکتی گفته :
معیشتی نه که با عزت و قناعت آن
به هر دری نروم چون گدای هادوری .
و همچنین ها درویش نام دشت شده که در ترکستان است و اگر گویند قلب است پس در اصل دوری ها و درویش ها بوده می تواند شد ۞ ، لیکن نظائر آن در مستعلات دیده نشد هرچند قلب در فارسی به انواع حدی و شماری ندارد. (نهج الادب ص 570).
ها ثریا نه خوشه ٔ عنب است
دست برکن ز خوشه می بفشار.

خاقانی .


از مهرخ من شدی خبر پرس
ها مهرخ مهربانم این است .

نظامی .


گفتی که کجاست دلستانت
ها دلبر دلستانم این است .

نظامی .


نروی ها. نکنی ها.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
خشگ افزارها، تخم رسته ها، بقولات که جمع بُقول است.
لاش ها‌کردن: در زبان مازنی معنی‌ خرد کردن، باز کردن، ریز‌کردن،شکستن و قاچ کردن میدهد، . نمونه: "برار هندوانر لاش هاکن" برادر هندوانه را بشکن. "دار تنه...
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ الکل‌ها موجود است. هم‌چنین ببینید: رده:الکل (نوشیدنی) هم‌چنین ببینید: رده:نوشیدنی‌های الکلی زیررده‌ها این ۷ زی...
چاه رئیس ها. [ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 127 هزارگزی راه فرعی لار به گله دار واقع شده و 2...
زبانه گلی ها. [ زَ ن َ / ن ِ گ ُ ] (اِ مرکب ) ۞ تیره ٔ مرکبها را (در گیاه شناسی ) برحسب شکل نهنج و گلچه هایی که بر روی آن قرار دارند به سه د...
زغال اخته ها. [ زُ اَ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) تیره ای از گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ که دارای ساقه های چوبی و برگهای منفرد و دائمی هستند. تخ...
کاسی لیوس ها. (اِخ ) ۞ افراد یکی از خانواده های معروف روم قدیم بوده اند. (تمدن قدیم ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ).
برید ها برید. [ ب ِ ب ِ ] (فعل امر، اِ مرکب ) (از: برید، بروید + ها + برید، بروید) مخفف بروید ها بروید. بردابرد. (یادداشت دهخدا). امرمؤکد به دور ...
این مقاله که بخش عمده آن از ویکی انگلیسی ترجمه شده‌است، در مورد کلماتی با پسوند فوبیا که با ترکیب ترس یا هراس به فارسی ترجمه می‌شوند، نوشته شده‌است. ب...
کالپورنیوس ها. (اِخ ) ۞ افراد یکی از خانواده های بزرگ روم بودند که از خانواده ٔ ایشان مردان بزرگی مانند کالپورینوس فلاماتریبونوس سپاهی رو...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۳ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.