ها
نویسه گردانی:
HA
ها. (ع حرف ) حرف تنبیه است و بر چهار لفظ درآید:
1- اسم اشاره ، مانند: «ذا» و «ذی » و جز آن . مخصوص اشاره ٔ به دور نباشد، مانند: «هذا»، «هذه »، «هذاک » و «هذیک ».
2- بر ضمیر رفعی که بوسیله ٔ اسم اشاره از آن خبر داده شده است ، کقوله تعالی : ها أنتم هؤلاء. (قرآن 66/3 و 109/4 و 38/47). (ضمیر انتم بین دو «هاء» تنبیه برای تأکید است ) و مانند آن «الا هولاء».
3- نعت «ای ّ» در ندا و از آن جدا نمیشود، مانند: ایها الرجل . و «ها» در «هذا» برای تنبیه واجب است برای اینکه مقصود از آن نداست و در «هذا» در لغت بنی اسد جائز است که الف آن حذف شود و ضمه داده شود، «هاء» آن از جهت اتباع و قرائت ابن عامر در «آیةالثقلان » بر این سیاق است .
4- بر نام خدادر قسم با حذف حرف قسم گفته میشود: ها اﷲ مافعلت . با قطع همزه و وصل آن ، و در هر دو صورت اثبات الف و حذف آن . و آن مبدل از واو قسم است . (منتهی الارب ). حرف تنبیه است در اینجا نیز اغلب بعد از «ها» همزه ای بیفزایند و «هاءالتنبیه » گویند. ولی صواب آن است که همزه ای افزوده نشود، زیرا های تنبیه حرف هجای «هَ» نیست بلکه حرف معنائی است مرکب از هاء و الف (ها)، چنانکه «لم » مثلاً حرفی است مرکب از لام (ل ) و میم (م ). بنابراین افزودن همزه موردی ندارد، باید الف «ها» را بالتقاء ساکنین حذف کرد و «ها التنبیه » گفت . (خیام پورنشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز).
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
خشگ افزارها، تخم رسته ها، بقولات که جمع بُقول است.
لاش هاکردن: در زبان مازنی معنی خرد کردن، باز کردن، ریزکردن،شکستن و قاچ کردن میدهد، . نمونه: "برار هندوانر لاش هاکن" برادر هندوانه را بشکن. "دار تنه...
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ الکلها موجود است.
همچنین ببینید: رده:الکل (نوشیدنی)
همچنین ببینید: رده:نوشیدنیهای الکلی
زیرردهها
این ۷ زی...
چاه رئیس ها. [ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 127 هزارگزی راه فرعی لار به گله دار واقع شده و 2...
زبانه گلی ها. [ زَ ن َ / ن ِ گ ُ ] (اِ مرکب ) ۞ تیره ٔ مرکبها را (در گیاه شناسی ) برحسب شکل نهنج و گلچه هایی که بر روی آن قرار دارند به سه د...
زغال اخته ها. [ زُ اَ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) تیره ای از گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ که دارای ساقه های چوبی و برگهای منفرد و دائمی هستند. تخ...
کاسی لیوس ها. (اِخ ) ۞ افراد یکی از خانواده های معروف روم قدیم بوده اند. (تمدن قدیم ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ).
برید ها برید. [ ب ِ ب ِ ] (فعل امر، اِ مرکب ) (از: برید، بروید + ها + برید، بروید) مخفف بروید ها بروید. بردابرد. (یادداشت دهخدا). امرمؤکد به دور ...
این مقاله که بخش عمده آن از ویکی انگلیسی ترجمه شدهاست، در مورد کلماتی با پسوند فوبیا که با ترکیب ترس یا هراس به فارسی ترجمه میشوند، نوشته شدهاست. ب...
کالپورنیوس ها. (اِخ ) ۞ افراد یکی از خانواده های بزرگ روم بودند که از خانواده ٔ ایشان مردان بزرگی مانند کالپورینوس فلاماتریبونوس سپاهی رو...