اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هاج و واج

نویسه گردانی: HAJ W WʼJ
هاج و واج . [ ج ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) حیرت زده . حیران . متحیر. مات . مبهوت . || گیج . گیج و ویج . دنگ . منگ . رجوع به هاج ، هاژ، هاژو، هاژ و واژ و هاژه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
هاج و واج شدن . [ ج ُ ش ُ ] (مص مرکب ) سرگردان شدن . متحیر شدن . || گیج شدن .
هاج و واج کردن . [ ج ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرگردان کردن . متحیر کردن . || بازداشتن . || گیج کردن . || درمانده کردن .
هاج و واج ماندن . [ ج ُ دَ ] (مص مرکب ) متحیر ماندن . سرگشته ماندن . سرگردان ماندن . || دست و پا گم کردن . || گیج ماندن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.