هارون
نویسه گردانی:
HARWN
هارون . (اِخ ) ابن ابی سهل بن نوبخت . از خانواده معروف نوبختی که معاشر ابونواس شاعر مشهور دربار هارون الرشید بوده است . علامه مجلسی در بحارالانوار بنقل از کتاب فَرَج الهموم تألیف سیدرضی الدین علی بن طاوس نقل میکند که هارون بن سهل و برادرش محمد عریضه ای به حضرت امام عبداﷲ جعفربن محمد الصادق نوشته سؤال کردند که ما از فرزندان نوبختیم و پدر و مادر و جد ما عمر خود را به تحصیل نجوم می گذراندند، آیا اشتغال به این فن حلال و مجاز است یا نه ؟ حضرت در جواب فرمودند: آری حلال است . (خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال ص 19).
واژه های همانند
۱۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
هارون کوفی . [ ن ِ ] (اِخ ) ابواسحاق . تابعی است .
زندان هارون . [ زِ ن ِ ] (اِخ ) بنایی در سمت جنوب شرقی تهران در فاصله ٔ دوازده هزارگزی جاده ٔ تهران به خراسان و قریب سه هزارگزی سمت چپ ،...
هارون الاعور. [ نُل ْ اَع ْ وَ ] (اِخ ) مکنی به ابوعبداﷲ. تابعی و قاری است . وی از شیوخ و اساتید اصمعی بوده و اصمعی از وی روایت کرده است ....
هارون الرشید. [ نُرْ رَ ] (اِخ ) ابن محمد المهدی بن ابی جعفر منصور. پنجمین خلیفه ٔ عباسی . وی به سال 148 هَ . ق . متولد شد و در سال 170 هَ . ق ...
خرمای هارون . [ خ ُ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام حبی است گیاهی . (یادداشت بخط مؤلف ) : بگیرند، حب الاَّس یک جزو، لادن چهاریک جزو، خر...
حصن ابی هارون . [ ح ِ ن ِ اَ ](اِخ ) نام حصنی به اسپانیا. (حلل سندسیه ج 1 ص 77).
ابوجعفربن هارون . [ اَ ج َ ف َرِ ن ِ ] (اِخ ) ترجالی یکی از بزرگان شهر اشبیلیه . در فلسفه ٔ ارسطو استاد و در طب عملی معروف بود و بخدمت المنصور...
ابراهیم بن هارون . [ اِ م ِ ن ِ ] (اِخ ) ابواسحاق اشبونی . محدث . مولد او اشبونه ۞ پایتخت پرتقال . در نقل حدیث موثق بوده و بزاهد اشبونی نیز...
راشک خلیفه هارون . [ ک ِ خ َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 42 هزارگزی خاور فهلیان و در دامن...
دره گرم احمد هارون . [ دَرْ رَ گ َم ِ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . واقع در 24هزارگزی خاور فهل...