اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هبا شدن

نویسه گردانی: HBA ŠDN
هبا شدن . [ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گرد و غبار شدن . به صورت ذرات گرد و غبار درآمدن :
زی مشکلاتها نگشاید رهت کسی
گاو از زمین دین به هوا بر هبا شده ست .

ناصرخسرو.


|| تباه شدن . نابود گردیدن . ضایع شدن . از بین رفتن :
نوروز تو به بود جهان را کزو چنین
هر بد که کرده بود زمستان هبا شده ست .

ناصرخسرو.


بهینه چیز که آن کیمیای دولت تست
ز هم نشینی صهبا، هبا شده ست هبا.

خاقانی .


حیف که اوقات ما تمام هبا شد
عمر گرانمایه صرف چون و چرا شد.

رضی ارتیمانی (از ارمغان آصفی ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هباء منثورا شدن . [ هََ ئَن ْ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به صورت گرد و غبار پراکنده درآمدن . گرد و غبار گردیدن : در لحظه آن ملک و خدم و حشم او...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.