اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هبا کردن

نویسه گردانی: HBA KRDN
هبا کردن . [ هََ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تباه کردن . نابود ساختن . (ناظم الاطباء). ضایع کردن . از بین بردن . هبا داشتن :
سیرت این چرخ کنون یافتم
بایدمان کرد بدین ره هباش .

ناصرخسرو.


اسب بچار صولجان گوی زمین کند هبا
طاق فلک بیا گند هم به هبای معرکه .

خاقانی .


ترک آورد زر و زن و فرزند و خانمان
و اسباب ملک و مال سراسر هبا کند.

مظهر دهلوی (از ارمغان آصفی ).


|| ریزریز کردن . || ساییدن . || بخار کردن . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.