اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هرآنک

نویسه گردانی: HRʼANK
هرآنک . [ هََ ] (ضمیر مبهم مرکب ) هرکه . هرآنکه . هرکس . هرکو :
هر آنک او نیست از تو بِه ْ، به دانش
به صحبت همدم و محرم مدانش .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
هرانک . [ هََ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان الموت از بخش معلم کلایه شهرستان قزوین . جایی است سردسیر و کوهستانی و دارای 205 تن سکنه . از ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.