اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هزیمت گرفتن

نویسه گردانی: HZYMT GRFTN
هزیمت گرفتن . [ هََ م َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) شکست خوردن . هزیمت شدن و گریختن :
گرفتند آن شاه را در میان
هزیمت گرفتند ایرانیان .

فردوسی .


چو دیوان بدیدند کردار اوی
هزیمت گرفتند ازکار اوی .

فردوسی .


هزیمت گرفت آن سپاه بزرگ
من از پس خروشان چو شیر سترگ .

فردوسی .


صبر هزیمت گرفت کز صف مژگان او
غمزه کمان درکشید فتنه کمین برگشاد.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.