اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هشت باغ

نویسه گردانی: HŠT BAḠ
هشت باغ . [ هََ ] (اِخ ) کنایه از هشت بهشت است . (برهان ) :
بزم چو هشت باغ بین باده چهارجوی دان
خاصه که ساز عاشقان حورلقای نو زند.

خاقانی .


چرا ترسم از رفتن هشت باغ
که در با کلید است و ره با چراغ .

نظامی .


گشته گل افشان وی از هشت باغ
بر همه گلبرگ و بر ابلیس داغ .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
باغ هشت در. [ غ ِ هََ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از بهشت . || کنایه از قالب انسان . (آنندراج ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.