گفتگو درباره واژه گزارش تخلف هشیار گردیدن نویسه گردانی: HŠYAR GRDYDN هشیار گردیدن . [ هَُ ش ْ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) هشیار گشتن . به هوش آمدن . هشیار شدن : چو هشیار گردد پدر، بیگمان سواران فرستد پی من دوان .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود