هضب
نویسه گردانی:
HḌB
هضب . [ هََ / هَِ ض َ ] (ع اِ) ج ِ هضبة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
حزب بازی . [ ح ِ ] (حامص مرکب ) دسته بندی کردن بطور غیرطبیعی . || گروه سازی برخلاف مصالح اکثریت .
حزب سازی . [ ح ِ ] (حامص مرکب ) حزب بازی ، گردآوری افرادی که از یک طبقه ٔ اقتصادی نباشند. رجوع به حزب بازی شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
حزب انقلابی . [ ح ِ ب ِ اِ ق ِ ] (ترکیب وصفی ) گروهی از یک طبقه ٔ اقتصادی در یک جامعه که اجرای برنامه ٔ کار خود را بر قیام مسلحانه نهاده ب...