هع
نویسه گردانی:
Hʽ
هع. [ هََ ع ع ] (ع مص ) قی کردن ، لغتی است در هوع . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
خلیفه ها. [ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد، دارای 150 تن سکنه . آب آن از چشمه ، محصول آن غلات دیم و لبنیات . شغل ...
خلیفه ها. [ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه ٔ بخش کنگان شهرستان بوشهر، دارای 182 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و تنب...
خلیلی ها. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، دارای 494 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و می...
خواجه ها. [ خوا / خا ج َ / ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای ...
تیتان ها. (اِخ ) ۞ پسران اورانوس و گئا، در اساطیر یونان . که برضد خدایان شوریدند و سپس بر آن شدند که با برهم نهادن کوهها نردبانی بسازند تا...
طویله ها. [ طَ ل َ ] (اِخ ) از چهار آبادی کوچک بنام طویله ٔ بزرگ ، طویله ٔ کوچک و کواکب و سادات تشکیل شده که در نزدیکی هم واقع و تابع بخش م...
کورکی ها. (اِخ ) ۞ نام قومی است که به نقل کتیبه ٔ داریوش بزرگ ، به همراهی بابلیها و یونی ها برای ساختن قصر شوش چوب سدر را از بابل تا شو...
گالات ها. (اِخ ) نام قوم کوچکی از گل ۞ (غالیان ) که در همسایگی تراکیها میزیستند و یونانیها با آنها آشنا شدند. (ایران باستان ص 1911).
هاء مشقق . [ ءِ م ُ ش َق ْ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هاء مشقق هایی است در خط ثلث که آن را خصیةالحمار و اذن الفرس گویند بدین شکل (هَ) و و...
هاء هدای . [ ءِ هَُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی هاء هوز. (آنندراج ).