گفتگو درباره واژه گزارش تخلف هفت بیخ نویسه گردانی: HFT BYḴ هفت بیخ . [ هََ ] (اِ مرکب ) کنایت از آباء علوی و هفت سیاره : شش جهت را به هفت بیخ برآرنه فلک را به چارمیخ درآر.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی شاخ هفت بیخ شاخ هفت بیخ . [ خ ِ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از هفت فلک . (هفت پیکر نظامی گنجوی حاشیه ٔ ص 45) : از سر این شاخ هفت بیخ بزن وز سم ای... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود