هفت گرد. [ هََ گ ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از هفت آسمان است . (یادداشت مؤلف )
: ز پرورده سیر آید این هفت گرد
شود بی گنه کشته چون یزدگرد.
فردوسی .
به فرمان شاه جهان یزدگرد
که سالار بُد اندر این هفت گرد.
فردوسی .
به ژرفی نگه کن که با یزدگرد
چه کرد این برافراخته هفت گرد.
فردوسی .