اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هلا

نویسه گردانی: HLA
هلا. [ هََ ل ْ لا ] (ع ق ) کلمه ای است جهت تحضیض ، مرکب از هل و لا. (منتهی الارب ). کلمه ٔ تحضیض ، مرکب از هل و لا، اگر بر ماضی درآید معنی سرزنش بر ترک فعل دهدو اگر بر مضارع درآید برای برانگیختن بر فعل بود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
حلأ. [ ح َل ْءْ ] (ع مص ) بتازیانه زدن . (اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ). || بر زمین افکندن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || پوست ...
حلاء. [ ح َل ْ لا ] (ع ص ) مؤنث احل . زن لاغر سرین و ران و مبتلا بدرد سرین و زانو. || ستور که پاهایش سست و پی آن فروهشته شده باشد. (من...
علی حلاء. [ ع َی ِ ح َل ْ لا ] (اِخ ) ابن عبیداﷲبن وصیف قاینی ، مکنّی به ابوالحسین و مشهور به حلاء. وی از رؤسای فرقه ٔ امامیه بود و از مبر...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.