اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هم آورد

نویسه گردانی: HM ʼAWRD
هم آورد. [ هََ وَ ] (ص مرکب ) چون دو کس با هم جنگ کنند هر یک مرد دیگری را هم آورد باشد یعنی همتا وهم کوشش . (برهان ). آورد به معنی جنگ است :
هم آورد را دید گردآفرید
که بر سان آتش همی بردمید.

فردوسی .


چه سازیم و درمان این درد چیست
به ایران هم آورد این مرد کیست ؟

فردوسی .


نشست از بر پشت پیل سپید
هم آوردش از بخت شد ناامید.

فردوسی .


کس این پهلوان را هم آورد نیست
همه لشکر او را یکی مرد نیست .

اسدی .


هم آورد او گر بود زنده پیل
کم از قطره باشد برِ رود نیل .

نظامی .


- هم آوردجوی ؛ آنکه حریف و هم جنگ خواهد :
به میدان ز خون چون درآورد جوی
میان دو صف شد هم آوردجوی .

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
هماورد. (ا. ف.) حریف رقیب، هم چشم
حریف
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.