گفتگو درباره واژه گزارش تخلف همایون نویسه گردانی: HMAYWN همایون . [ هَُ ] (اِخ ) نام دختر فغفور چین بوده که نریمان بدو عاشق شده و او به جهت اینکه دختر خاقان بوده با او سر فرودنمی آورده . (انجمن آرا) : کتایون خاقان تو را یار بس سخن از همایون مران بیش و بس .اسدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه واژه معنی همایون ارشادی همایون ارشادی (زاده ۱۳۲۶ در اصفهان) بازیگر بینالمللی سینمای ایرانی است.وی تا مقطع دبیرستان در آبادان درس خواند. پس از دیپلم به ایتالیا رفت و در آنجا ... همایون فریدنی همایون فریدنی . [ هَُ ن ِ ف ِ دَ] (اِخ ) از اولاد شیخ علی عبدالعال عرب معاصر صفویه و خود نیز موسوم به عبدالعال بوده است . مردی یاوه گوی و ه... همایون اسفراینی همایون اسفراینی . [ هَُ ن ِ اِ ف َ ی ِ ] (اِخ ) از مردم اسفراین بوده و طبع شعری داشته و ظاهراً منحرف و دیوانه مزاج بوده است . رجوع به مجمعا... همایون صنعتی زاده همایون صنعتیزاده کرمانی (زادهٔ ۱۳۰۴ – درگذشتهٔ ۱۳۸۸) کارآفرین، نویسنده، مترجم، پژوهشگر ادیان باستان[۱] و ناشر ایرانی اهل کرمان بود. محتویات ۱ زندگی ۲... همایون ناصرالدین همایون ناصرالدین .[ هَُ ص ِ رُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به همایونشاه شود. همایون خرم زندگی و آثار همایون خرم (زادهٔ ۱۳۰۹ در بوشهر[۱] - درگذشتهٔ شامگاه ۲۸ دی ۱۳۹۱ در تهران)، نوازندهٔ نامدار ویولن، موسیقیدان و آهنگساز موسیقی ایرانی بود. او یکی از ا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود