اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هم بو

نویسه گردانی: HM BW
هم بو. [ هََ ] (ص مرکب ) دارای بوی یکسان و رایحه ٔ همانند :
فصل بهار تازه و نوروز دلفریب
همبوی مشک ، باد و زمین پر ز بوی بان .

فرخی .


دو چیز که دارای یک بو هستند.
- امثال :
دوخر در یک طویله اگر هم رنگ نشوند هم بو میشوند ؛ یعنی معاشرت در تغییر روحیات اثر دارد. یا اسب و خر را که یک جا بندند اگر هم بو نشوند هم خو شوند. این نیز به معنی مثل اول است . (یادداشت مؤلف ).
|| هم خوی و هم روش . (انجمن آرا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.