همت
نویسه گردانی:
HMT
همت . [ هََ ] (ع مص ) در روغن نهان شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش نهارجانات شهرستان بیرجند. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، میوه و ابریشم است . (از فره...
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش قاین شهرستان بیرجند که 138 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و لبنیات و ...
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش طیبات شهرستان مشهد که 851 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و بنشن است ....
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش جنت آباد شهرستان مشهد که 458 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه است...
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش اشکذر شهرستان یزد که 670 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و کاردستی زنان...
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش گرمسیر شهرستان اردستان که 72 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و انار است ...
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قهاب از بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان که دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ...
گردون همت . [ گ َ هَِ م ْ م َ ] (ص مرکب ) کنایه از بلندهمت است . (آنندراج ) : موج ممکن نیست بی دریا شود صورت پذیرهاله ٔ آغوش گردون همتان بی م...
همت بستن . [ هَِ م ْ م َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) ابراز بلندنظری : کف نیاز به حق برگشای و همت بندکه دست فتنه ببندد خدای کارگشای .سعدی .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.