اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

همسان

نویسه گردانی: HMSAN
همسان . [ هََ ] (ص مرکب ) هم سان . مساوی . (آنندراج ). مانند. همانند :
گر کسی گوید که در گیتی کسی همسان اوست
گر همه پیغمبری باشد، بود یافه درای .

منوچهری .


نگاری تن جانور صدهزار
کز ایشان دو همسان ندارد نگار.

اسدی .


ملکت چو ملک سام و سکندر، نشان تو
همسان سام و همسر اسکندر آمده .

خاقانی .


|| مستوی و مسطح . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هم شکل و هم اندازه
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.