اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

همی

نویسه گردانی: HMY
همی . [ هََ م ْی ْ / هَُ می ی ] (ع مص ) روان گشتن آب و اشک . || ریختن چشم اشک را. || رمیدن و پراکنده رفتن ماشیه به چراگاه . || اوفتادن چیزی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حمی ٔ. [ ح َ م ِءْ ] (ع ص ) حَمِی ُٔالعین ؛ شوخ چشم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || جای پر از گل سیاه و تیره . (از اقرب الموارد).
حمی وا. [ ح َ ماوَل ْ لاه ] (ع ، جمله ٔ قسمی ) اماواﷲ. (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
علی
۱۳۹۹/۱۲/۲۲
0
0

به طلب


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.