اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هوا داشتن

نویسه گردانی: HWʼ DʼŠTN
هوا داشتن . [ هََ ت َ ] (مص مرکب ) غرور داشتن . خیال های باطل داشتن : حسین زندیق است و هوا دارد. (تاریخ سیستان ). || هوای کسی را داشتن ؛ مراقب او بودن . او را از خطر حفظ کردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.