گفتگو درباره واژه گزارش تخلف هیله نویسه گردانی: HYLH هیله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) ۞ بر وزن و معنی حیله باشد. || و کلمه ٔ نیک را نیز گویند. (برهان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی هیلة هیلة. [ ل َ ] (ع اِ) ترس و کار هولناک . (منتهی الارب ). مخافة و ترس . (اقرب الموارد). هیلة هیلة. [ هََ ل َ ] (اِخ ) نام بزی که زالی را بود که دوشنده اگر بر وی سختی کردی شیر دادی و الا سرون زدی . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب... حیله این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: نیرنگ (پارسی دری)، آدَب (اوستایی)، دائوس (اوستایی: دَئُثری)، دَبیتان (اوستایی: دَئیبیتان)، دَئیوی daivi (اوستایی... حیله حیلَه در عربی به معنی استادکاری و زرنگی و زیرکی دارد و یک صفت مثبت می باشد در حالی که در فارسی حیلِه یک صفت منفی می باشد و معنی فریب و نیرنگ دارد. حیلة حیلة. [ ح َ ل َ ] (ع اِ) بزان بسیار. || گله ٔ گوسفند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || حذافت و جودت نظر و قدرت بر تصرف . (منتهی الارب ). ا... حیلة حیلة. [ ل َ ] (ع اِ) حیله . حذاقت و جودت نظر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || قدرت بر تصرف . (منتهی الارب ). نظر و قدرت بر تصرف و توان... حیله گر فریبکار، نیرنگباز، حقه باز، کلک باز، کلاهبردار بی حیله بی حیله . [ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) آنکه حیله و مکر نداشته باشد.- بی حیله پیله ؛ از اتباع است .رجوع به حیلة شود. روباه حیله روباه حیله . [ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) آنکه در حیله گری و مکاری و نیرنگ بازی چون روباه باشد : یوزجست و رنگ خیز و گرگ پوی و غرم تک ببرجه ، آهودو... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود