اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یا

نویسه گردانی: YA
یا. (اِ) به معنی یاد آوردن بود. (اوبهی ). در برخی مآخذ «یا» را مخفف «یاد» آورده اند و ظاهراً نظر به فرهنگ اسدی و شاهد آن از رودکی داشته اند که گفته است :
یا، یاد بود. رودکی گوید :
یا آری و دانی که توئی زیرک و نادان [ کذا ]
ور یاد نداری تو سکالش کن و یادآر.

(لغت فرس اسدی ص 17).


در حالی که ممکن است «یا» را در مصراع اول شعر رودکی «یاد» نیز خواند و گفت : یاد آری و دانی ... الخ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اله گی یا. [ اِ ل ِ ] (اِخ ) ۞ نام شهری بود در نزدیک فرات (از کشور عراق کنونی ). رجوع به تاریخ ایران باستان ص 2475 شود.
شیر یا خط. [ خ َطط / خ َ ] (اِ مرکب ) قسمی بازی دونفری با پول ، و آن چنانست که یکی از دو نفر سکه ای که بر یک سو نقش شیرو بر سوی دیگر نقش د...
طاق یا جفت . [ ج ُ ] (اِ مرکب ) بازیی است . رجوع به طاق شود.
حروف یا خط. [ ح ُ خ َطط / خ َ ] (اِ مرکب ) در غلاطیان 6:11مینویسد: «ملاحظه کنید که با چه حروف جلی به شما نوشتم ». عبرانیان را اشعار مخصوص ال...
زوج یا فرد.[ زَ / زُو ف َ ] (اِ مرکب ) بمعنی جفت یا طاق و آن نام بازیی است . (آنندراج ). رجوع به جفت یا طاق شود.
نام یکی از مناطق عشایری شهرستان اندیکا نام یکی از الهه های ایران باستان
رووت به معنای عریان و برهنه است در زبان کردی. رووتی: عریانی، برهنگی
درّو : با فتحه ی اول، دوم مشدد و سوم ساکن ، یا دَررَو، در بدخشان، به معنای فوراً، زود، به زودی، بی درنگ.
یا ولی اللهی . [ وَ لی یُل ْ لا هی ] (ص نسبی ) در تداول عامیانه ، فرنی فروش . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۰ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.