یاری دهنده
نویسه گردانی:
YARY DHNDH
یاری دهنده . [ دَ هََ دَ / دِ ] (نف مرکب ) یاریگر. معین . ناصر. نصیر. یاری ده : این نوشته ای است از جانب بنده ٔ خدا زاده ٔ بنده ٔ خدا ابوجعفر امام قائم بامراﷲ امیرالمؤمنین به سوی یاری دهنده ٔ دین . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 306). گفت مرا یاری دهنده خداست . (قصص الانبیاء ص 33).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.