اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یاقوت ریز

نویسه گردانی: YAQWT RYZ
یاقوت ریز. (نف مرکب ) افشاننده و گستراننده ٔ یاقوت . (ناظم الاطباء). که یاقوت ریزد. || (حامص مرکب ) در بیت زیر ظاهراً کنایه از پرتوافکنی و نورپاشی است :
دگر روز کاین ساقی صبح خیز
ز می کرد بر خاک یاقوت ریز.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.