اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یاقوت وار

نویسه گردانی: YAQWT WʼR
یاقوت وار. [ قوت ْ ] (ص مرکب ) مانند یاقوت . سرخ :
یاقوت وار لاله بر برگ لاله ژاله
کرده بر او حواله غواص در دریا.

کسائی .


بیا ساقی آن آب یاقوت وار
درافکن بدان جام یاقوت بار.

نظامی .


من روی بر زمین و دو چشم اندر آسمان
بیجاده رنگ رویم و یاقوت وار چشم .

زین الدین سجزی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.