یدکچی
نویسه گردانی:
YDKCY
یدکچی . [ ی َ دَ ] (ص مرکب ) (از یدک + چی ، که پسوند نسبت و اتصاف است ). (یادداشت مؤلف ). آنکه اسب کتل در جلو پادشاه و جز آن می کشد. یدک کش . || آنکه اسب را تیمار می کند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.