یزدان پرستی . [ ی َ پ َ رَ ] (حامص مرکب )صفت و عمل یزدان پرست . خداپرستی . پرستش یزدان . (یادداشت مؤلف )
: همیشه به یزدان پرستی گرای
بپرداز دل زین سپنجی سرای .
فردوسی .
گفت من از کار جهان سیر آمده ام و به یزدان پرستی مشغول خواهم شدن . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص
47).
زیزدان پرستی خبر دادشان
ز دین توتیای نظر دادشان .
نظامی .
و رجوع به یزدان پرست شود.