اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یزدان سپاس

نویسه گردانی: YZDʼN SPAS
یزدان سپاس . [ ی َ س ِ ] (صوت مرکب ) سپاس یزدان را. شکر خدا. (یادداشت مؤلف ) :
که یزدان سپاس ای جهان پهلوان
که ما از تو شادیم و روشن روان .

فردوسی .


چنین گفت از آن پس که یزدان سپاس
که هستم چنین پاک و یزدان شناس .

فردوسی .


بدو گفت یزدان سپاس ای جوان
که دیدم تراشاد و روشن روان .

فردوسی .


چنین دادپاسخ که یزدان سپاس
که از ما یکی نیست اندر هراس .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.