یعقوب
نویسه گردانی:
YʽQWB
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن سعد، مکنی به ابویوسف کوفی انصاری شاگرد ابوحنیفه . قاضی القضاة به زمان هارون خلیفه ٔ عباسی (113-182 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ابویوسف (یعقوب بن ابراهیم ...) شود.
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ده یعقوب . [ دِه ْ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در 21هزارگزی جنوب زرند. با 323تن سکنه . (از فرهنگ جغرافی...
قصر یعقوب . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قنقری بالا از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده واقع در 84 هزارگزی باختر سوریان و 12 هزارگزی ب...
یعقوب بیک . [ ی َ ب َ / ب ِ ] (اِخ ) سلطان یعقوب ترکمانی ، پسر اوزون حسن . سومین فرمانروای طایفه ٔ آق قویونلو و پسر اوزون حسن بانی این سلسله ...
مار یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) رئیس صنف یعقوبیه از نصاری . (مفاتیح العلوم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام شخصی است که مجتهد و صاحب مذهب ترسا...
یعقوب شاه . [ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، واقع در 10هزارگزی جنوب باختری قصبه ٔ بهار. دارای 140 تن...
یعقوب شاه . [ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان ، واقع در 15هزارگزی جنوب باختری شهر تویسرکان . دارای 236 تن سکنه . آب ...
یعقوب خان . [ ی َ ] (اِخ ) سومین از خاندان بارکزائی افغانستان (در سال 1296 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ).
یعقوب وار. [ ی َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مانند یعقوب . همچون یعقوب پیغمبر : صدری که صیت یوسف جاهش به خاصیت روشن کند جهان را یعقوب وار چشم .از...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
یعقوب آژند (زادهٔ ۲۹ خرداد ۱۳۲۸ در میاندوآب)[۳] پژوهشگر ایرانی تاریخ، هنر و ادبیات است.[۱] آژند دوره کارشناسی تاریخ را در دانشگاه تبریز، دوره کارشناسی...